اولین سلام سال نود وچهار

ازته دلم امیدوارم تعطیلات نوروزی عالی رو گذرونده باشین و سال جدید بهترین اتفاقات رو براتون به ارمغان بیاره.

از دوستای عزیزی که به یادم بودن خیلی خیلی ممنونم .اینکه میبینی دوستایی داری که با وجود مجازی بودن باز هم به یادت هستن خیلی به دل میشینه.

سال 93 پرمشغله ترین سال برامون بود و همچنان هم ادامه داره.میدونم کلی پست به شما عزیزام بدهکارم اما میدونم درکم میکنید

تعطیلات امسال جزو معدود مواردی بود که از روز  پنجم به بعد دیگه کلا چسبیدیم خونه یعنی من خونه بودم و مشغول درس و کارا و نفسی هر روز از 7 صبح تا 1 نیمه شب بیرون مشغول کار بود .یه پروزه داشتن که باید حتما انجام میشد یعنی شبها گاهی ساعت دو یا سه خونه میومد.عملا اصلا حس نمیکردم تعطیلات. عید دیدنی هم  فشرده چند روز اول رفتیم و تمام.

ضمنا اردیبهشت، امتحانات جامع نفسی و فکرش مشغوله اون هم هست. بله این بود نوروز امسال ما.

سیزده به در امسال هم اولین باری بود که هیچ برنامه ای براش نداشتیم چون همسر شب قبلش تازه ساعت 3 صبح اومدن خونه و واقعا اونقدر خسته بود که نمیشد صبح زود جایی بریم. تصمیم گرفتیم مراسم رو تو خونه  به جا بیاریم.مامانم هم حسابی زحمت کشید و کلی مخلفات رو اورد خونمون و تو حیاط بساط منقل و جوجه رو برپاکردیم و عصر هم کلی دسته جمعی منچ بازی کردیم و جناب داداش خان شرط رو باختن و ما رو بردن بستنی حاجی بابا مهمون کردن و شام هم اش رشته خوشمزه مامان پز زدیم و البته کاهو سکنجبین هم به زور خوردیم چون دیگه واقعا در مرز ترکیدن بودیم.

امسال با وجود متفاوت بودن اما شیرین بود درست بیشتر اوقات خونه بودیم اما مهم شادی با هم بودنمون بود.

این پست رو به خاطر گل روی دوستای مهربونم گذاشتم و دلم میخواد بتونم تو یه پست مفصل از هفت سین امسالمون بنویسم که دوتامون با کلی حوصله و ذوق درستش کردیم و یکی از قشنگترین خاطراتمون شد.

از ته دلم بهترینها رو برای تک تک شما ارزو میکنم و بدونید موقع تحویل سال به یادتون بودم.